خلاصه داستان: گربه چکمه پوش برای اینکه بتواند دوباره زندگی نه گانه خود را به دست بیاورد، تصمیم می گیرد تا سفری پرماجرا و خطرناک را آغاز کند و به آخرین آرزوی افسانه ای خود برسد و...

خلاصه داستان: باستان شناس ایندیانا جونز با زمان مسابقه می دهد تا یک مصنوع افسانه ای را که می تواند مسیر تاریخ را تغییر دهد بازیابی کند.

خلاصه داستان: لوییس خون آشام دویست ساله ، خاطرات خود را برای خبرنگاری به نام دانیل مالوی بازگو می‌کند ، این که چگونه در لوییزیانای قرن هجدهم به دست لستات به خون آشام تبدیل شده و…

خلاصه داستان: در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است ، شرک و خانواده‌اش تصمیم می‌گیرند که سال نو را در کنار هم جشن بگیرند و…

خلاصه داستان: شرک که از زندگی خانوادگی خسته شده دوست دارد تا دوباره به زندگی هیولایی سابقش برگردد. او از طریق یک جادوگر می‌تواند تا تنها یک روز به این زندگی بازگردد ولی…

خلاصه داستان: باب اسفنجی در جستجوی دستور پخت مسروقه­ای وارد ماجرایی می‌شود که او را به دنيای ما انسان ها می‌آورد، جایی که با يک دزد دريایی درگير می‌شود و...

خلاصه داستان: وقتی پدر فیونا (زن شرک) در حال مرگ است از شرک درخواست می‌کند تا پادشاه شود اما شرک نمی‌خواهد که چنین مسئولیتی را قبول کند و دوست دارد که آزاد باشد و آزاد زندگی کند. برای همین شرک به همراه فیونا، دانکی (الاغ) و پاس (گربه چکمه پوش) به دنبال یک پادشاه مناسب می‌گردند و شاه آرتور بهترین کسی است که می‌تواند این مسئولیت را قبول کند…

خلاصه داستان: یک محافظ امنیتی باید از دختر جوانی محافظت کند که تحت تعقیب یک گروه خلافکار است، زیرا میخواهد بر علیه آنها در دادگاه شهادت دهد...

خلاصه داستان: داستان شخصی بی باک را به تصویر می کشد که در یک شرکت بیمه کار می کند و از خود جسارت به خرج می دهد.

خلاصه داستان: سالوادور مالو کارگردانی است که در عرصه حرفه ای خود رو به افول است و به همین دلیل نگاهی به زندگی و انتخاب هایش در گذشته دارد. دوران کودکی در دهه 1960 و مهاجرت همراه با خانواده در جستجوی خوشبختی، تجربه آغاز زندگی مشترک در دهه 1980، درد و رنج جدایی، نویسندگی به عنوان درمان و فراموش کردن گذشته، کشف سینما همه ی تجربه هایی است که در زندگی او مرور می کنیم...

خلاصه داستان: سه جنایتکار در خانه ای جنگی گیر می کنند و پلیس ها به سرعت به آنها نزدیک می شوند ولی چیزی در خانه منتظر انهاست که به مراتب تهدید وحشتناک تری است...

خلاصه داستان: در سال 2044 ، طوفان خورشیدی 99.7% از ساکنان زمین را از بین برده است و تنها 21 میلیون نفر جان سالم بدر برده اند. شرکت ROC ربات های تحت عنوان "ماشین های مسافر7000" برای بازتولید جهان طراحی وساخته است. این روبات ها دو پروتکل امنیتی دارند که نباید به انسان ها آسیب برسانند و نمیتوانند خودشان یا دیگر ربات ها را تغییر دهند. مامور پلیس شان والاس با بازی "دیلان مک درموت" به روباتی شلیک می کند و مدعی می شود که او داشته خودش را تغییر می داده است، مامور بیمه ROC، جک واوکن با بازی "آنتونیو بندراس" مامور می شود که این اتفاق مورد بررسی قرار دهد ، او متوجه می شود که اصلاح غیر قانونی "کلاک اسمیت" روی روبات ها انجام شده است. جک از رییسش درخواست انتقال می کند اما او برایش شرط می گذارد که ابتدا باید این پرونده را حل کند...