خلاصه داستان: لئو یک مارمولک 74 ساله‌ی خسته است که چندین دهه با دوست لاک پشتش در کلاس درسی در فلوریدا گیر کرده. هنگامی که می‌فهمد فقط 1 سال از زندگی‌اش باقی مانده تصمیم می‌گیرد فرار کند و زندگی بیرون از کلاس را تجبره کند اما در عوض گرفتار مشکلات دانش آموزان مضطربش می‌شود.

خلاصه داستان: یک مامور پلیس بالاخره فرصت میکند تا همسرش را به یک مسافرت دور اروپا ببرد اما بزودی ملاقات با یک فرد ناشناس در هواپیما و سپس قتل مرموز یک پیرمرد ثروتمند، شرایط سفر را برای آن ها پیچیده میکند…

خلاصه داستان: "فلور"، زنی که از شوهرش جدا شده و با زحمت و مشقت دخترش، "کریستینا" را بزرگ کرده، اسباب هایش را جمع و خانواده را به کالیفرنیا منتقل می کند. او کار پر در آمدی به عنوان خدمتکار در خانه ی "دبورا کلاسکی" گیر می آورد. "دبورا" یک کلمه هم اسپانیایی نمی داند ولی اتفاقا این، مهم ترین مانع ارتباط بین آن دو نیست و…

خلاصه داستان: در این انیمیشن کوتاه که در واقع قسمتی از انیمیشن هتل ترانسیلوانیا است، دنیس پسر جاناتان و میویس پدر و مادرش را برای خرید سگ مجاب میکند. آنها یک سگ عجیب و غریب خریداری میکنند که…

خلاصه داستان: در خصوص یک جواهرساز کاریزماتیک نیویورک سیتی است که همیشه در جستجوی امتیاز بزرگ بعدی است ، یک سری شرط بندی های پر خطر انجام می دهد که می تواند به یک عمر پشیمانی منجر شود. هوارد باید با وجود کار پر خطرش برای پیروزی نهایی، تعادل میان امور اقتصادی ، خانوادگی و دشمنانش برقرار کند...

خلاصه داستان: خانواده عجیب و غریب مایروویتز برای جشن گرفتن نمایش آثار هنری پدرشان در یک رویداد مهم هنری، در نیویورک دور هم جمع میشوند...

خلاصه داستان: "هنری روث" مردی است که از تعهد داشتن نسبت به یک زن می ترسد، تا اینکه دختری جذاب به نام "لوسی" را می بیند. آنها با هم بیشتر آشنا می شوند و "هنری" از این که دختر رویاهیش را پیدا کرده خوشحال است، تا اینکه درمیابد "لوسی" حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر "هنری" را به یاد نمی آورد و...

خلاصه داستان: در قسمت سوم مجموعه هتل ترانسیلوانیا، دراکولا به همراه خانواده‌ و دوستانش با یک کشتی تفریحی زیبا و مدرن به سفر می‌روند و در این بین ماجراهای جدیدی برای آنها رخ میدهد که…

خلاصه داستان: درهای هتل ترنسیلوانیا اکنون به روی انسان های معمولی هم باز شده، اما در کنار این تغییرات دراکولا نگران نوه ی نیمه انسان – نیمه خون آشام اش است که هیچ نشانی از خون آشام ها در آن دیده نمی شود…

خلاصه داستان: هیولاها سالهاست که از ترس انسان ها خواب و خوراک ندارند. به همین منظور کُنت دراکولا هتلی مخصوص هیولاها می سازد که بدون نگرانی می توانند در آنجا اقامت داشته باشند. اما با ورود یک انسان همه چیز بهم می ریزد و…

سانی کوفکس (آدام سندلر)، مجردی سی ساله و بی فکر و خیال است که هرگز زیر بار مسئولیت های بزرگ سالی نرفته است. اما وقتی متوجه می شود اگر زودتر وارد گود نشود تا آخر عمرش تنها خواهد ماند، برای آن که به محبوبه اش نشان دهد می تواند با مسئولیت های بزرگ سالی دست و پنجه نرم کند، پسر بچه ی پنج ساله ای به نام جولیان را به فرزندخواندگی قبول می کند…