خلاصه داستان: زنی که با یک اختلال عصبی مواجه هست و مدام سکسکه می‌کند به دنبال شغل معلمی است و این عیب او باعث می‌شود هیچ مدرسه‌ای او را قبول نکند تا اینکه پیشنهاد معلمی یک کلاس به او می‌شود اما این کلاس و شاگردانش وضعیت عادی ندارند ...
خلاصه داستان: پس از آنکه بزرگ خاندان یک خانواده از دنیا می‌رود، هر یک از اعضای خانواده در زندگی خود رویدادهای عجیب و ترسناکی را تجربه می‌کنند و با رازهایی مخوف روبرو می‌شوند و...
خلاصه داستان: داستان افراد مختلفی را روایت می‌کند که زندگی‌شان به گونه‌های متفاوت با موضوع مرگ گره خورده است و همه آنها در برقراری ارتباط با دنیای ارواح دچار مشکل شده‌اند و...
خلاصه داستان: لوک وان، پدری که توان پرداخت هزینه های درمان دخترش را ندارد، بعنوان آخرین راه چاره، با یک همکار حریص، شریک می شود تا از کازینویی که هر دو در آن مشغول به کار هستند سرقت کنند. اما طی تعقیب و گریز با نیروهای امنیتی کازینو، مجبور به دزدیدن یک اتوبوس و گروگان گرفتن مسافران آن می شوند و…
خلاصه داستان: هایدی دختر بچه ای هشت ساله است که به همراه پدربزرگ چوپانش در رشته کوه های آلپ سوئیس زندگی می کنند…
خلاصه داستان: یک روانپزشک به نام هکتور ، برای پیدا کردن راز خوشبختی ، به سه نقطه ی جهان سفر می کند و…
خلاصه داستان: داستان فیلم در مورد ۲ فرد چینی است که ناخواسته وارد ماجرایی خطرناک مربوط به قتل های زنجیـره ای می شوند که با پیوند عضو نیز ارتباط دارد. جان که یک پلیس است با کالوین روانشناس جنایی برای فاش کردن راز این قتل ها دست به کار می شوند تا مردم را از خطری بزرگ که متوجه ی آن نیستند، نجات دهند و ...
خلاصه داستان: طی دهه ۱۸۴۰ میلادی، زنی سیاهپوست به نام هریت تابمن که در ایالت مریلند آمریکا زندگی می‌کند، از چنگ برده‌داران می‌گریزد و با اقدامات جسورانه و هوشمندانه خود، به یکی از بزرگترین قهرمانان تاریخ این کشور تبدیل می‌شود. هریت در طول دوران زندگی خود، صدها برده سیاهپوست را نجات می‌دهد و...
خلاصه داستان: کاپیتان هارلوک رهبر سفینه دزدان فضایی و همراهان بی باکش است که با بیگانگانی که برای تسخیر کره زمین آمده اند مقابله می کند…
خلاصه داستان: دختری به نام تری گلبمن پس از کشته شدن توسط یک فرد ناشناس، در یک چرخه تکراری به طور پی‌درپی به زندگی بازمی‌گردد تا قاتل خود را شناسایی کند و...
خلاصه داستان: تری گلبمن به این نتیجه می‌رسد که مرگ‌های پی‌درپی به دست یک قاتل ناشناس، بسیار آسان‌تر از روبرو شدن با خطراتی است که در کمین نشسته‌اند و...
خلاصه داستان: داستان درباره یک دختر ۱۶ ساله به نام هانا است که توسط پدرش اریک هلر در فنلاند تمرین داده می شود تا تبدیل به یک آدمکش حرفه ای شود. هانا از دوسالگی توسط اریک که یک مامور سابق سازمان سیا بود تعلیم داده می شد. ماریسا وایگلر یک افسر سازمان سیا قصد کشتن اریک را داشت. اریک با دانستن رازی که نمی توانست آن را فاش سازد، سازمان را ترک کرده و به مکانی نامعلوم در قطب شمال رفت.
