خلاصه داستان: بعد از پیدا کردن یک تفنگ قدیمی پسر جوانی به نیروهای مقاومت شوروی می پیوندد تا در مقابل نیروهای آلمانی بایستد و وحشت جنگ جهانی را تجربه میکند ...
خلاصه داستان: درباره یک کارمند بانک است که بدلیل بدهی های شوهر بیکارش سخت کار می کند، اما ناگهان منبع مخفی پول نامحدودی در خانه اش پیدا می کند که ...
خلاصه داستان: داستان یتیمی با نام مایک باردن، که با شخصی با نام کو کلوکس کلان بزرگ شده است را به تصویر می کشد که به زنی علاقه مند می شود و برای زندگی بهتر ترغیب می شود. اما کلان...
خلاصه داستان: یک مادر عاشق در جستجوی پسر گم‌شده‌اش به روستایی می‌رسد که در آن‌جا، پلیس‌های فاسد ممکن است پاسخی برای او داشته باشند و ...
خلاصه داستان: در یک آخر هفته یک نوجوان و پدرش در خانه‌ای کنار دریاچه زندگی خوبی را سپری میکنند ، اما با وارد شدن گروهی از زندانیان فراری به آن منطقه ، زندگی این پدر و دختر به خطر می‌افتد و…
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره تام لودلا افسر پلیس لس آنجلس که پس از مرگ همسرش زندگی کابوس واری دارد. هنگامی که شواهد او را درگیر کشتن یکی از همکارانش می کند، مجبور می شود برخلاف قوانین پلیس رفتار کند و ...
خلاصه داستان: نوجوانی بی‌سرپرست با یک کارآگاه، رابطه‌ای دوستانه برقرار میکند و با راهنمایی‌های او، پرونده قتل مادرش را مورد کاوش و بررسی قرار می‌دهد. او نیرویی ماوراء طبیعه را کشف میکند که تهدیدی جدی برای خانواده‌اش به حساب می‌آید و...
خلاصه داستان: داستان در مورد چهار دانش آموز دبیرستانی اسپانیایی به همراه معلم جدیدشان است که یک تیم روباتیک تشکیل می دهند و به مسابقه ای بزرگ می روند…
خلاصه داستان: "فلور"، زنی که از شوهرش جدا شده و با زحمت و مشقت دخترش، "کریستینا" را بزرگ کرده، اسباب هایش را جمع و خانواده را به کالیفرنیا منتقل می کند. او کار پر در آمدی به عنوان خدمتکار در خانه ی "دبورا کلاسکی" گیر می آورد. "دبورا" یک کلمه هم اسپانیایی نمی داند ولی اتفاقا این، مهم ترین مانع ارتباط بین آن دو نیست و…
خلاصه داستان: یک قهرمان بوکس به نام «بیلی هوپ»، پس از پشت سر گذاشتن بحران‌های مختلف، دختر خود را از مرکز حمایت از کودکان بیرون می‌آورد و زندگی حرفه‌ای خود را احیا میکند و...
خلاصه داستان: "تاکور بانوپراتا" از خانواده ای ملقب به نسل آفتاب، پسرش "هیرا" را که به خاطر علاقه به دختری به نام "گوری" که در کودکی از مدرسه رفتن سرباز زده و بی سواد مانده است از خود می راند. از طرفی "گوری" وقتی پیشنهاد ازدواج "هیرا" را می شنود او را به دلیل بی سوادی از خود می راند و در این میان "رادا" که دختر خانواده ای ثروتمند است از سرگذشت "هیرا" مطلع می شود و به خاطر گذشتی که او در حق "گوری" کرده به وی علاقمند می شود، اما "هیرا" و "رادا" با مخالفت شدید خانوادهایشان مواجه می شوند و...
خلاصه داستان: سیرشا و برادرش از خانه مادربزرگش فرار میکنند تا به دریا سفر کنند تاموجوداتی را که در دام دنیای مدرن گرفتار شده اند رها سازند و...
