خلاصه داستان: هنگامی که گرداب ناشناخته و خطرناکی در مناطق گرمسیری اقیانوس اطلس پدیدار میشود، دو فضانورد به نام های بلکا و استرلکا برای تحقیق درباره این پدیده به آنجا اعزام میشوند؛ این دو به همراه دوستانشان یک بار دیگر به صورت جسورانه وارد عمل شده تا کره زمین را از این اتفاق وحشتناک نجات دهند و…

خلاصه داستان: هنگامی که از کارآگاهان تانگ رن و شین فنگ برای تحقیق در مورد جنایت توسط نودا هیروشی دعوت می شود ، یک جنایت بزرگ رخ می دهد. نبردی بین قوی ترین کارآگاهان آسیا در شرف است…

خلاصه داستان: یک مهاجر چینی که علاقه زیادی به خانواده خود دارد، سعی میکند زندگی بهتری برای خانواده‌اش بسازد، اما در یک اتفاق درگیر جنایت بین‌المللی قاچاق انسان می‌شود...

خلاصه داستان: یک سفر پیاده روی در طبیعت، به تلاشی مأیوس کننده برای زنده ماندن پنج دوست در حال فرار از یک تیرانداز مرموز تبدیل می شود...

خلاصه داستان: حدود 300 سال پیش در کشور کومانچی روایت شده و در مورد زنی جوان به نام نارو می‌باشد که یک جنگجوی خشن و بسیار ماهر است. حال نارو تلاش می‌کند تا از مردم خود در برابر یک شکارچی بیگانه بسیار تکامل یافته که انسان‌ها را شکار می‌کند، محافظت کرده و…

خلاصه داستان: اگون و دونچی دو موجود تنها در سیاره‌ای کوچک و دور افتاده که به کشف و شهود در کهکشان پرداخته و کودکان را با سیارات منظومه شمسی آشنا میکنند.

خلاصه داستان: دو پسر بچه به نام‌های “چاک” و “فلای” به کنار دریا می‌روند و خواهر کوچک چاک “استلا” را نیز با خود به آنجا می‌برند. آنها به شکلی تصادفی سر از آزمایشگاه یک دانشمند حواس‌پرت درمی‌آورند. استلا از معجونی که دانشمند ساخته می‌نوشد و تبدیل به یک ستارۀ دریایی می‌شود. فلای و چاک نیز برای اینکه به دنبال او بروند از معجون می‌نوشند. دانشمند به آنها می‌گوید که اگر ظرف 48 ساعت از معجون پادزهر ننوشند برای همیشه ماهی باقی می‌مانند…

خلاصه داستان: در یک شهر بدنام و پر از جنایت، کانان بهای و گروهش کنترل را به دست دارند. افسر پلیس جدید شهر برای مقابله با آن ها نقشه می کشد تا یاغی حاکم قدیمی شهر را به آنجا برگرداند...

خلاصه داستان: پس از تعقیب زولتارد شرور از طریق یک کرم چاله، سه بیگانه فضایی خود را در مغز نورمن ۱۶ ساله پیدا می کنند.

خلاصه داستان: دکتری به مزرعه‌ای دور افتاده سفر می‌کند تا پسری ناخوش احوال که توانایی‌های وصف‌نشدنی دارد را معاینه کند. در این حین باعث جنگی بین علم و مذهب می‌شود، طوری که یک کشیش محلی معتقد است پسر تسخیر شده.

خلاصه داستان: رجب پس از مرگ دوستش، تصمیم میگیرد تا به آخرین قرارداد کاری دوستش رسیدگی کند. او باید با اتوبوس دوست مرحومش عده ای ورزشکار را برای شرکت در رقابت های بین المللی به خارج از کشور ببرد. ولی ناگهان ورزشکاران با مشکلی روبرو میشوند و رجب تصمیم میگیرد تا به روش خودش این مشکل را برطرف کند…

خلاصه داستان: پس از آن که مادربزرگ رجب در قسمت قبلی فیلم از دنیا می رود، او افسردگی شدیدی گرفته است و هر کسی هم که می خواهد او را از این حالت بیرون بیاورد، موفق نمی شود تا اینکه یکی از اقوام دورشان که اکنون دانشجو است، با او همسایه می شود. پس از آن ماجراهایی رخ می دهد که باعث می شود رجب کم کم بهبود یابد.